در مورد عمید الملک کندری آورده اند:
طغرل بیک سلجوقی که در سال 439 ه . ق با جلوس خود، سلطنت آل سلجوقی را آغاز کرد ، مدت بیست سال از بیست و شش سال سلطنت خود را بر کفایت و کاردانی وزیری دانشمند تکیه داشت که (عمیدالملک) خوانده می شد . عمیدالملک در وزارت طغرل همان شهرت و موقعیتی را دارا بود که بعدها نظام الملک در سلطنت بقیه آل سلجوقی مانند آلب ارسلان و ملکشاه . این دو وزیر بزرگ ، هر دو از روستا زادگان خراسان بودند. عمیدالملک از کندر ترشیز و نظام الملک از توغان النهایه. که از جهت اعتقادی و سیاسی تجانس با هم نداشتند. عمیدالملک در مذهب حنفی تعصب می ورزید و نظام الملک در مذهب شافعی . نظام الملک از خدمت در شاخه شرقی و عمیدالملک نخست از خدمت در شاخه غربی سلاجقه آغاز به کار کردند .
عمیدالملک اگرچه کم زیست و در هنگامی که به قتل رسید ، چهل و چند سال بیش نداشت ، لیکن نیمی از همین عمر کوتاه را وزارت داشت و هم در طول دوران وزارت خود ، از خدمت به زبان و ادب فارسی باز نایستاد . عمیدالملک از دانشمندان وشاعران زمان خود بود و سبب راه یافتنش به دربار سلاجقه نیز به علت فضلی است که داشته است . بدین معنی که وقتی طغرل وارد نیشابور شد، خواستار مردی شد که عربی را خوب بنویسد و بخواند . موفق ، عمیدالملک را معرفی کرد و او در آن حال مردی بود فاضل و فصیح و شاعر. این وزیر دانشمند ترشیزی، علاقه وافری به زبان فارسی داشت . چندان که نقل کرده اند که تا هنگام سلطنت محمود غزنوی قانون و دفاتر و امثله و مناشیر از درگاه سلاطین به زبان عربی نوشته می شد ، چون وقت وزارت به عمیدالملک رسید دستور داد این قاعده را بر طرف سازند ، شاید به دلیل همین علایقه ی وی به زبان فارسی بوده است ، که شاعران نامداری همچون لامعی گرگانی و ابوالحسن باخزری صاحب دمیه القصرا ، او را مدح گفته اند
عمیدالملک سرانجام با سیاست رقیب سیاسیش نظام الملک به قتل رسید . آن گونه قتلی که اعضای بدن وی ، در پنج شهر مختلف دفن گردید . خونش در مرو به زمین ریخت ، سرش به نیشابور برده شد ، پوست سرش را به کرمان منتقل کردند و بعضی از اعضای بدنش را به خوارزم . امّا به هر حال عمده ی جسد او به زادگاهش کندر برده شد و در کنار مدفن پدرش ابوصالح منصور به خاک سپرده شد و این به سال 456 ه .ق بود .
آورده اند که عمیدالملک جلاد را گفت : وزیر را بگو بد رسمی که نهادی و وزیر کشتن در سلاطین آموختی ، عجب اگر بر خود و نسل خود این معنی باز نبینی
kondor3.blogfa.com